زخم مادر چیست و چگونه می توان آن را درمان کرد؟
(زمان مطالعه ۲۰ دقیقه )
زخم مادر، کلمه سنگینی است، اینطور نیست؟
این موضوع نه تنها از نظر اجتماعی ناآشنا است، بلکه برای من شخصاً موضوعی دردناک است. و این به این دلیل است که من از هیچ زن دیگری مستثنی نیستم. همه ما زخم مادر را در یک یا چند سطح تجربه می کنیم. همانطور که از نامش پیداست زخمی است که از مادران به ما رسیده است
مادر شدن یا به طور کلی پدر و مادر شدن به آن سادگی که جامعه آن را توصیف میکند نیست. این تصمیمی است که باید آگاهانه و با اراده گرفته شود. زمانی که تصمیم می گیریم والدین شویم، آنگاه با یک تمرین مادام العمر خود اندیشی و حضور روبرو هستیم. این فقط یک پله دیگر از نردبان، یا انتظار دیگری برای برآورده شدن نیست
جامعه به ما اجبار می کند که در زندگی با پیش فرض هایی که به هر یک از ما دیکته می کند حرکت کنیم. تحصیل کنید، درآمد پایدار داشته باشید، برای خود خانه و ماشین تهیه کنید، "یکی" را پیدا کنید که با او ازدواج کنید، بچه دار شوید، و این چرخه را تکرار کنید. اکثر ما به صورت اتوماتیک با این باورها زندگی می کنیم و به طور عادتی و بدون خودآگاهی این مسیر را دنبال می کنیم
مادر جایی است که زندگی از آن سرچشمه می گیرد. همیشه قبل از تولد یک مادر وجود دارد. مادر شدن با مسئولیت های زیادی همراه است. یک "مادر به اندازه کافی خوب" نه تنها فرزندان خود را به دنیا می آورد، بلکه آنها را از طریق حضور، هماهنگی، راهنمایی و حمایت خود پرورش می دهد. اما آیا هر زنی که مادر میشود، آماده است تا همه اینها را به فرزندانش بدهد؟ آیا او آنها را از مادر خود دریافت کرده است؟
به احتمال زیاد نه. بنابراین امکان خشم، سردرگمی و غیبت محال نیست
زخم مادر می تواند برای هر کودکی صرف نظر از جنسیت اتفاق بیفتد. تجلی زخم مادر بر انرژی زنانه در انسان تأثیر می گذارد. در بدن هایی که انرژی غالب زنانگی است، این آشکارتر است
در کسانی که انرژی غالب مردانه دارند، این امر به شکل سرکوب انرژی زنانه، هم در درون خود و هم در خارج از آنها، نشان داده می شود
از نسل های گذشته و در طول تاریخ، زنانگی توسط پدرسالاری رد شده است. زنان اجازه نداشتند احساس خشم کنند و همیشه از آنها انتظار می رفت که در خدمت دیگران باشند و اجازه دریافت محبت یا توجه را نداشتند. تنها وظیفه آنها به دنیا آوردن فرزند، پرورش ، حمایت و در دسترس خانواده هایشان بودن، بوده است
بدن زن مورد تجاوز جنسی، درد زایمان، غفلت و آزار قرار گرفته است
بدیهی است که بدون حمایت و قدردانی مناسب، زنان با درد و رنج فراوان تنها مانده اند
رنج انباشه در بدن زن ذخیره می شود و اگر پردازش نشود به فرزندانش منتقل می شود
صرف نظر از جنسیت برخی از نشانه های زخم مادر عبارتند از
بی توجهی به نیازهای خود
همیشه راضی نگه داشتن دیگران
ناتوانی در نه گفتن
ناتوانی در برقراری یک رابطه سالم
فقدان مهارت های خودتنظیمی
وقتی از زخم مادر صحبت می کنیم، هدف سرزنش کردن مادران نیست. بلکه التیام دردهای پردازش نشده و کسب آگاهی است. التیام زخم مادر همیشه مربوط به دختران است
زیرا هر زنی مادر نیست اما همه ما دختر(فرزند) هستیم
سه نشانه اصلی مبنی بر اینکه احتمالاً زخم مادر را تجربه کرده اید
تو بهترین دوست مادرت بودی
تو موظف بودی به هر قیمتی از مادرت محافظت کنی
تو "دختر خوب" بودی
درمان زخم مادر
درمان زخم مادر میتواند پیچیده باشد، زیرا احتمالاً به همان اندازه که در کودکی به شما آسیب رسیده، روی تجربه زندگی فعلی شما تأثیر میگذارد. همچنین، شما باید تابوها، باورهای فرهنگی و «هنجارهای اجتماعی» را بشکنید. این سفر درمانی می تواند دو مسیر را طی کند، یا به مادرتان نزدیک می شوید و یک رابطه سالم برقرار می کنید یا فضای بیشتری ایجاد می کنید. این یک حقیقت دشوار است، وقتی شما در رابطه با مادرتان همچنان آسیب می بیند، ممکن است مجبور شوید فضای بیشتری برای محافظت از امنیت خود ایجاد کنید
التیام زخم مادر با پرسش و بررسی رابطه شما با مادرتان شروع می شود و شما حق این کار را دارید
باورهای محدود کننده ای را که به ارث برده اید تغییر دهید و آنها را با باورهای جدید جایگزین کنید
به عنوان مثال، یک باور محدود کننده می تواند این باشد که "مامانت تو را به دنیا آورده است، مدیون او هستی، بنابراین هرگز نباید به او نه بگویی." این را می توان با این جمله جایگزین کرد: "من از طریق مادرم / والدینم به این دنیا آمدم، به آنها احترام می گذارم و اجازه دارم نظرات متفاوتی از آنها داشته باشم"
مهمترین قدم در بهبود این زخم، مسئولیت پذیری است. شما باید دردی که خود و بدنتان متحمل شده اید را بپذیرید و مسئولیت درمان آن را بر عهده بگیرید
نتیجه نهایی این است که شما برای خود و مادرتان شفقت خواهید داشت. شما او را همان طور که هست می پذیرید و این امید را رها می کنید که او «باید» با آن چیزی که هست متفاوت می بود
کل این فرآیند بسیار دردناک است. بنابراین، یک گام مهم این است که شما اجازه دهید به خودتان که غمگین شوید و برای دردها و چیزهایی که در زندگی تان متفاوت بود و اگر که آنها را "داشتید" شرایط متفاوت میبود، سوگواری کنید
بیایید تمرین کنیم
این سوالات را از خود بپرسید-
چه چیزی از طرف مادرم نیاز داشتم که دریافت نکردم؟
اگر شما یک مادر هستید، بپرسید، من از چه طریقی این نداشتن را به فرزندانم منتقل می کنم
در حال حاضر از چه جهاتی هنوز در زندگی فعلی خود از آن نیازها غفلت میکنم و آنها را نادیده می گیرم؟
از چه طریقی از دیگران می خواهم که مادر من باشند؟
از شما برای انجام این کار عمیق سپاسگزارم. نگاه کردن به خود جسارت زیادی می خواهد